مگن نه گنجشکم

نه قناری

دارکوبی هستم

در شعری بی درخت!

حالا تو

هی بگو بخوان ...

 

"محسن حسینخانی"

از مجموعه: کودکی ام را پس بدهید


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:, | 19:55 | نویسنده : amin |

به تو من خیره می گردم ؛

به این جنگل ...

به این برکه ...

به خط نور ...

 به این دریا ...

به رقص آب ...

به این افسون بی همتا ...

چه باید گفت؟

کمک کن واژه ها را بر زبان آرم ؛

بگویم لحظه ای از تو ...

از این زیبائی روشن ،

از این مهتاب ...

بریزم با نسیم و گم شوم در شب ؛

بخندم با تو لختی در کنار آب ...

زبانم گنگ و ذهنم کور ،

تنم خسته ، دلم رنجور ...

تمام واژه ها قامت خمیده ،

ناتوان ...

بی نور ....

پر از پیچیده گیست این ذهن ناهموار ؛

سکوت واژه ها درهم تنیده ،

مثل یک آوار ...

من از پیچیده گی ها سخت بیزارم ؛

تو با من ساده می گویی و من هم ساده می گویم :

" خـدایــا دوسـتـت دارم "


شاعر : حدیث سامی


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 9 بهمن 1393برچسب:, | 14:3 | نویسنده : amin |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • حریم علم